جدول جو
جدول جو

معنی غرض جوی - جستجوی لغت در جدول جو

غرض جوی
(بُ فُ)
غرض ورز. غرض ران. غرض جوینده، خودخواه. خودکام. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِتَ / تِ)
درم جوینده. جویندۀ درم. درم خواه. رجوع به شاهد ذیل درم بخش شود
لغت نامه دهخدا
(زَدَ / دِ)
ره جو. راه جوی. که راه را بجوید. که در جستجوی راه باشد:
سپه دشمن او را رمه ای دان که در او
نه چراننده شبان است و نه ره جوی نهاز.
فرخی.
از اندیشۀ دل سبک پوی تر
ز رای خردمند رهجوی تر.
اسدی.
رجوع به راه جو و راه جوی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غرض جویی
تصویر غرض جویی
حالت و کیفیت غرض پرست غرض ورزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غذا جوی
تصویر غذا جوی
خورش جوی
فرهنگ لغت هوشیار